ابن سیرین گوید:اگر بیند که در شهری یا قلعه از کافران عراده انداخت دلیل است که اهل آن شهر در مسلمانی سخن ناسزا گویند.اگر بیند که به شهر یاقلعه مسلمانان عراده انداخت دلیل است که در مسلمانی ناسزاگویند. اگر بیند که سنگ عراده به جایی انداخت دلیل است که اهل آن موضع را غیبت کند یا دشنام دهد.
ابن سیرین گوید: اگر کسی به خواب ببیند که تخم کاشت و بار جمع کرد دلیل که شرف و بزرگی یابد اگر دید از آنجا از آنجا که کاشته بود میخورد دلیلش از این نیکوتر است و اگر بیند از آنچه که کاشته بود چیزی حاصل نگردید و یا ندانست که باوان چیست و اندک و بسیار آن را ندانست دلیل بر غم و اندوه کند.
کرمانی گوید: اگر بیند گندم همی کاشت دلیل که او را خیر و نیکویی رسد و اگر بیند جو همی کاشت دلیل که او را مال جمع شده اگر دید گاورس همی کاشت این دلیل بر مال اندک کند اگر بین از عدس و باقلا و لوبیا و مانند آن همی کشت دلیل بر غم و اندوه.
دانیال گوید: خیار در زمین خویش تخم همی کاشت دلیل که زنی میخواهد کارش ساخته شود و اگر زمین کشت خویش را ناکشته بیند دلیل که او را با کسی خصومت بود و اگر بیند که به جایی مجهول تخم همی کاشت و بر آمد دلیل که غزا کند وقت غزا بر وی آسان گردد و خیرها کند اگر بیند در زمین خویش کشت می کرد دلیل که او را مال و نعمت حاصل می شود اگر بیند جو یا گندم ایا درخت در زمین خود می کاشت دلیل که عز وجاه او زیاده شود به قدر انکه کشته بود.
حضرت صادق علیهالسلام فرمود: تخم کاشتن ج در خواب بر چهار وجه است اول جاه و بزرگی،دوم فساد،سوم مال حرام،چهارم نفع در بازرگانی.
دانیال گوید: اگر کسی بیند تازیانه به خرط نکرده است دلیل در این که کارش بر مراد و نظام است اگر دیدید تازیانه او مخروط نکرده است دلیل به شرف و بزرگی است به قدر آن تازیانه وبعضی گویند در خواب دلیل بر مال اندک است بر قدر بیننده خواب اگر دید دوال تازیانه او بگسست دلیل که مال وبزر گی از وی جدا شود.
ابن سیرین گوید اگر کسی دیدکه کسی را به تازیانه یزد دلیل که به کاری مشغول شود که از آن کس وکسب او فایده بدو نرسد. اگر بیند دلیلی که آن این کاری که در دست دارد بیندازد اگر دید که کسی رابه تازیانه بزد خون از تن وی روان شد دلیل که سخن های ناخوش شنود اگر بیند خون از وی برفت دلیل که به رحم تازیانه در مییابد.
کرمانی گوید: اگر بیند که او را به تازیانه ای بزد دلیل از آن کس مال حرام یابد روان شد دلیل که مال یابد و اگر بیند که نشان زخم تازیانه بر تمام بماند دلیل که سخن های ناخوش شنود و اگر دیدید او را با تازیانه بزد وندانست که چه کسی زد دلیل ک ناگاه مال آید.
این سیرین گوید: تاوه در خواب دیدن خدمت کار خانه بود که آنچه بر کدخدای خانه بود جمله بر عیال خود و دیگران نفقه کند ،اگر بیند تاوه نو داشت یا کسی بدو داد دلیل که خدمتکاری مصلح او را حاصل شود یا از وی جدا شود.
جابر مغربی گوید: اگر بیند از تاوه چیز میخورد دلیل که آن خدمتکار خیر و منفعت بدو رسد به قدر خوردنی . اگر بیند آن خوردنی ترش و ناخوش است دلیل که غمگین است.
ابن سیرین گوید:اگر ببینید مال و نعمت کسی را به تاراج برد ،دلیل این است که آن کس را غم و اندوهی و زیان رسد به قدر آنکه از وی برده بود.
حضرت صادق علیهالسلام فرمود:تاراج کردن دلیل که بر چهار وجه است :۱_شعب ۲_زیان ۳_غم واندوه ۴_ارزانی نرخ مگر که غنیمت است.
ابن سیرین گوید: تاریکی در خواب ضلالت است در راه دین اگر بیند تاریکی فرا گرفت یا کسی بدو داد دلیل که بر قدر آن ضلالت و گمراهی یابد اگر بیند در تاریکی است و آن تاریکی به روشنایی مبدل شد دلیل که توبه کند در راه دین بر او گشاده شود.
کرمانی گوید : در تاریکی است و تاریکی باز به روشنایی شد و دیگر بار به تاریکی شد .
جابر گوید: تاریکی به خواب غم و اندوه است و اگر دیدید که هوا سخت تاویل شد دلیل که مردم آن دیار را غم و اندوه رسد وکار ایشان بسته شودو اگر بیند هوا روشن است و تاریکی ابر ناگاه پدید آمده دلیل که در آن دیار مرگ مفاجات ظاهر شود.
حضرت صادق علیهالسلام فرمود: تاریکی در خواب بر پنج وجه است اول کفر ،دو تحیر ،سوم فرو بستن کار،چهار بدعت،پنجم در ضلالت افتادن.
اسماعیل اشعث گوید: اگر به خواب دید از تاریکی به روشنایی آمد دلیل که از درویشی به توانگری افتد غم فرج یابد و کاربر وی گشاده شود و از راه ضلالت دور بود .
محمد بن سیرین گوید اگر کسی بیند که بر تخت نشسته است و بر آن تخت چیزی گسترده نبود دلیل که به سفر شود اگر بیند بر تخت خفته است بر آن چیزی گسترده است دلیل که بزرگی یابد و به قدرو قیمت تخت دشمنان را قهر کند اما از این غافل است مگر اینکه از اهل فساد است دلیل که بردارش کنند خاصه که خود را به تخت خفته بیند اگر بیند تخت بشکست و بیوفتاد دلیل که از جاه و بزرگی بیفتد و حالش بد شود.
حضرت صادق علیهالسلام فرمودند: دیدن تخت خواب بر هفت وجه، اول عزوجاه، دوم سفر،سوم مرتبه،چهارم بلندی،پنجم ولایت،ششم قدر و جاه،هفتم عالی شدن کارها.
ابن سیرین گوید:دیدن عدد به خواب یکی نیکو بود اگر به خواب بیند که یک درم داشت یا یک دینار یا غیره دلیل است بر نیکی زیرا که اصل شمارها یکی است.
ابراهیم گوید:که عدد" یک" نیک بود اما "دو"دلیل غم بود. اگر به خواب "سه"بیند دلیل است از کاری که کند برخورداری نیابد یا لفظ سه دلالت بر فرقت کند زیرا که لفظ سه طلاق است.اگر عدد"چهار"را بیند نیکو بود وقتی که عدد دیگران بااو نباشد.اگر در خواب عدد"پنج"را بیند خوب است زیرا به تعداد عدد پنج نماز بر پا می دارد.اگر در خواب عدد"شش"بیند دلیل که غایب نیکو بود ومراد یابد.اگر "هفت"یا"هشت"بیند بد بود،اگر عدد"نه"بیند دلیل زحمت وفساد بود.عدد"ده"که بیند دلیل که مراد دین و دنیای او حاصل گردد.عدد"یازده"بیند دلیل است شغل او به روز کار تمام گرددو اگر عدد"دوازده"بیند نیکو بود.اگر عدد"سیزده"بیند دلیل است کارش بسته گردد.اگر عدد"چهارده" بیند نیکوبود.اگرعدد"هفده"بیند دلیل که چیزها تباه گردد و باز گردد.اگر عدد"هجده "بیند دلیل است که کارش نیکو گردد. اگرعدد "نوزده"بیند دلیل است او را بی زحمت کار افتد.اگر در خواب عدد"بیست"بیند دلیل که مال حاصل کند و بر دشمن ظفر یابد.اگر عدد"سی" بیند دلیل که او را با کسی روافتد و مراد یابد.اگر عدد"چهل"را بیند دلیل کارش بسته گردد.اگر عدد"پنجاه"بیند دلیل است بررنج وشغل بی فایده. اگر در خواب عدد"شصت"بینددلیل است سوگندی در گردنش افتد چنانکه دو ماه پیاپی اورا روزه داشتن یا شصت درویش را طعام دادن.اگرعدد"هفتاد"را بیند دلیل است کارش به تأخیربرآید اگر عدد"هشتاد"بیند دلیل است اورا تهمت بگیرند وهشتاد چوبش بزنند.اگر درخواب عدد"نود" بیند دلیل که زنی بزرگزاده و مالدار بخواهد و اگر عدد"صد"بیند دلیل که ظفر یابد،اگر سلطان در خواب بیند که با خود صد سوار داشت دلیل است بردشمن ظفر یابد اگردر خواب بیند که او را صد دانه گندم دادند دلیل است بر خیر و برکت و عیش بر وی فراخ گردد.اگر عدد"دویست"بیند دلیل است دشمن بر وی ظفر یابد و اگر عدد"سیصد"بیند دلیل استمرادش دیر برآید و اگر "چهارصد"بیند بر دشمن ظفر یابد. اگر در خواب"پانصد"بیند دلیل که کارش موقوف نماید اگر"ششصد"بیند دلیل است به مقصود برسد.اگر"هفتصد"بیند دلیل است ازکار سخت برهد.اگر"هشتصد"بیند دلیل است بر دشمن ظفر یابد.اگر "هزار"بیند دلیل است دشمن را قهر کند.اگردر خواب بیند عدد"دوهزار"و اگر"سه هزار"بیندقوت باشد و پیروزی یابد.اگر بیندعدد"چهارهزار"دلیل مضرت بود.اگر بیند"پنج هزار"مبارک و فرخنده بود.
ابراهیم(ع)گوید:اگردر خواب بیند عدد"شش هزار"دلیل فتح و نصرت بود و"هفت هزار"گشایش کارها است و"هشت هزار"دلیل است که کارش به نظام شود.اگر"نه هزار"بیند دلیل است که بردشمن غلبه کند.اگر "سی هزار"بیند ظفر است اگر"چهل هزار بیند"نصرت است و اگر"پنجاه هزار"بیند دلیل است که در رنج بماند واگر"شصت هزار"بیند یا "نوزده هزار"دلیل است که بر خصم غافل شود.اگر در خواب"صد هزار"بیند دلیل است که به مرادها برسد.
اگر کسی بیند تتماج به گوشت بره یا بر گوشت گوسفند و ماست شیرین میخورد دلیل که به قدر آن از مردم سپاهی منفعت و خیر رسد واگر بیند با گوشت گاو یا با گوشت خرگوش و کشک و ماست ترش می خورد دلیل که منفعت اندک از مردم سفله دون بدو رسد .
جابر مغربی گوید:تتماج با گوشت خرگوش یا چیزی ترش دلیل بر غم و اندوه است
محمد بن سیرین گوید اگر کسی بیند که بر تخت نشسته است و بر آن تخت چیزی گسترده نبود دلیل که به سفر شود اگر بیند بر تخت خفته است بر آن چیزی گسترده است دلیل که بزرگی یابد و به قدرو قیمت تخت دشمنان را قهر کند اما از این غافل است مگر اینکه از اهل فساد است دلیل که بردارش کنند خاصه که خود را به تخت خفته بیند اگر بیند تخت بشکست و بیوفتاد دلیل که از جاه و بزرگی بیفتد و حالش بد شود.
حضرت صادق علیهالسلام فرمودند: دیدن تخت خواب بر هفت وجه، اول عزوجاه، دوم سفر،سوم مرتبه،چهارم بلندی،پنجم ولایت،ششم قدر و جاه،هفتم عالی شدن کارها.
راه ابن سیرین گوید که راه به خواب دیدن دین بود و استقامت آن و جستن راستی در دین و دنیا اگر بیند بر شاهراه می رفت دلیل که براه راه دین رود اگر بیند که به راه راست گروهی را هدایت کرد دلیل که قومی را به راه راست و صلاح راهنمایی کند اگر بیند راه سرگشته متحیر می گردید دلیل که در راه دین یا به کار دنیا سرگشته شده باشد.
کرمانی گوید اگر بیند در راهی می رفت چنان که خسته نشد دلیل که حق خود را از کسی بستاند اگر بیند کسی او را از راه راست به راه کج برد دلیل بود که او را به دروغ مشغول گرداند اگر بیند به شب تاریک به راه می رفت و راه به او مشکل شد دلیل که استقامت راه راست یابد اگر راه های بسیار بیند و نداند که از کدام راه باید رفت دلیل که در دین خویش متحیر بود و با مردم بد دین وی را صحبت بود اگر بیند که راه بر او مشکل شد و ندانست به کجا می رود به قول حضرت رسول (ص) دست راست گرفت و می رفت و چون شب درآمد راه گم کرد دلیل که راه حق بر او پوشیده گردد اگر بیند به عزم از راه بدر رفت دلیل که بر دشمن مکر و حیله سازد اگر بیند در راه همی رفت و زنی پیش وی آمد و به سبب آن زن از راه به یک سو رفت دلیل که به دنیا فریفته شود خلل در دین او درآید و راه خیر گذارد بدان که حکم پیاده شدن در راه و سوار شدن در تأویل یکسان است جابر گوید اگر بیند در راه او سبزه و نباتات نیکو بود دلیل بر پاکی و نیکویی دین کند اگر بیند در راه به گمان می رفت دلیل بود که در دین به دست آورد یا در کار خود سرگشته شود قولی تعالی (و قد خاب من دسیها) اسمعیل اشعث گوید راه راست در خواب مسلمانی بود و استقامت دین و راه کج برخلاف این بود حضرت امام صادق علیه السلام می فرماید راه در خواب بر پنج وجه است اول دنیا دوم رامش سوم کار نیکو چهارم خیر و برکت پنجم آسانی و راحت مردن است.
راه زدن محمدبن سیرین گوید که راهزن در خواب مردی بود که با مردم نبرد کند و اگر به خواب بیند که راه زد و مال بسیار ببرد دلیل که با مردی پیوندد که او را عزیز و گرامی دارد و فایده یابد به قدر آنچه راهزن برده باشد اگر بیند راهزن بر او جمع شده نتوانست از او چیزی بردن دلیل که بیمار گردد و بیم هلاک بود و سرانجام از آن خلاصی یابد کرمانی گوید اگر بیند که راهزن چیزی از او ید دلیل که از آن راهزن دروغ شنود اگر بیند به راهی می رفت و راهن هلاکش کردند خبر مصیبت به وی رسد جابر گوید اگر بیند راهزنی کرد و کالائی برد دلیل بود که آنکس بر او خصم شود و عیش بر او تباه کند و اگر خویش راهزن بیند لکن کالای کسی را نبرد دلیل است که وی بیمار گردد و سرانجام شفا یابد حضرت صادق علیه السلام فرماید راهزنی به خواب بر سه وجه است اول جنگ و خصومت دوم دروغ گفتن سوم بیماری و تباهی عیش.
درباره این سایت